مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:23722 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

علي ( ع ) مي فرمايد : ( حق را بشناس تا به وسيله آن اهلش را بشناسي ) . چگونه حق را مي توان شناخت ؟ آيا با واسطه اشخاص مي توان حق را شناخت ؟
گفتني است كه واژه حق درلغت به معناي ثابت ، ضد باطل است . راغب اصفهاني گويد : اصل حق به معناي مطابقت و موافقت است . صاحب قاموس ، حق را به معناي ضد باطل ،صدق ، وجود ثابت و غيره گفته ، و صاحب مجمع البيان ذيل آيه 7 از سوره انفال گويد : حق آن است كه شي در موقع خود واقع شود .و اما اينكه چگونه حق را مي توان شناخت ؟ پاسخ آن را در چند نكته بيان مي كنيم : 1- روشن است كه مرز ميان حق و باطل ظريف است . از كلمات علي ( ع ) مي توان اين مفهوم را استفاده كرد .اميرالمومنين يك جا مي فرمايد : به اين دليل شبهه را،شبهه نامند كه شبيه حق است ، ( نهج البلاغه ، ترجمه فيض الاسلام ، خطبه 38، ) درجاي ديگر مي فرمايند : منافقان هر حقي را باطل و هر راست را كژي تدارك ديده اند، ( همان ، خطبه 185 ) اما با اين همه ، انسان به ابزار شناخت حق و باطل در مسير تكامل خود مجهز است . علي ( ع ) مي فرمايد : پس از روح خويش در آن دميد ...انديشه هايي كه تصرفاتش را ابزار كارند، اندامهايي كه در خدمت اويند، ابزاري كه به كارشان مي گيرد در نيروي شناخت حق و باطل ( همان ،خطبه 1 ) از اين رو مرز حق و باطل روشن است و آن مطابقت با كتاب منزل آسماني يعني قرآن است ، ( همان ، خطبه 189 ) . 2- اميرالمومنين علي ( ع ) شرط اصلي شناخت حق را برخورد مستقيم با حوادث دانسته و در صحنه جامعه بودن را يكي از راهكارهاي شناخت حق مي شناسند و مي فرمايند : ( ( منشاكم آگاهي غيبت است چرا كه بر پيشاني حق نشانه هاي خاصي نيست كه به ياري آنها راست و دروغ شناخته شود، ( همان ، خطبه 53 ) . گذشته از آن براستقلال انديشه در شناخت حق هم تاكيد مي كنند .امام اين مطلب را درگفتگوي خود با مردي كه به نام كليب جرمي معروف بود، در جريان جنگ جمل مطرح مي كنند كه نتيجه آن بيعت كردن فرد نامبرده با حضرت مي گردد، ( همان ، خطبه 169 ) 3- اما اين كه حق را چگونه بشناسيم ؟ پاسخش اين است كه علاوه بر آن چه گذشت مي توان اين نكته را افزود كه از نظر قرآن براي انسان ابزار و منابعي براي شناخت در نظر گرفته شده كه مي توان به وسيله آنها حق را شناخت . خداوند در آيه 78 از سوره نحل پس از آن كه به خالي بودن ذهن انسان از هر گونه علمي در هنگام تولد اشاره مي كند، مي فرمايد : براي شما گوش و چشم و دل قرار داديم تا شاكر باشيد .و در آيه ديگري مي فرمايد : چرا اين ها در زمين گردش نمي كنند، ( محمد / 10 ) از مجموع آيات مي توان چنين استفاده كرد كه قرآن براي شناخت انسان ابزار ذيل را تهيه ديده : حس ، عقل ، دل و تاريخ . با اين ها مي توان ثابت را از غير ثابت و به اصطلاح حق را از باطل باز شناخت . 4- و اما اينكه موانع شناخت حق از باطل چه چيزهاييست ؟ از ديدگاه علي ( ع ) به موانع مختلفي مي توان اشاره كرد كه ازجمله : الف - تعصب : آن حضرت مي فرمايد : عشق به امري باعث كوري شخص ومريضي قلب او مي گردد، ( نهج البلاغه ، ترجمه فيض الاسلام ، خطبه 107 ) ب - جوزدگي : حضرت در اين باره مي فرمايد : زنهار، كه جز چهار انگشت ميان حق وباطل مرزي نيست . آنگاه ادامه مي دهند : باطل آن است كه بگويي شنيده ام وحق اينكه بگويي ديده ام ، ( همان ، خطبه 141 ) ج - فردپرستي : در جريان جنگ جمل حارث بن حوت ، به نزد حضرت آمد و پرسيد آيا از ديدگاه شما، من بايستي اصحاب جمل را در گمراهي بدانم ؟ مولي در پاسخ فرمود : اي حارث تو جز پيش پاي خويش را نمي بيني و از بلندا به مسايل نمي نگري ، در نتيجه به سرگرداني دچار آمده اي ، ( همان ، خطبه 254 ) د - تشنج و بحران : علي ( ع ) در پاسخ به اين سوال كه چرا در حكميت ميان خود و آنان مهلت تعيين كرده اي ؟ مي فرمايد : بايد بدانيد كه تنها فلسفه اش اين بود كه نادان رافرصت پرس و جو باشد و آگاه بيش از پيش ثبات يابد، ( همان ، خطبه 125 ) ه - كار مجادله گري : اميرالمومنين يكي ديگر از موانع شناخت را چنين توصيف مي كند : هر كه بي جهت كند و كاو كند به حق نگرايد .و كسي كه برمبناي جمل كشمكش بسيار كند حق نابينيش تداوم يابد، ( همان ، خطبه 30 ) 5- و اما اينكه آيا مي توان به واسطه اشخاص حق را شناخت يا نه ؟ پاسخ اين است كه آنچه كه از آيات و روايات بر مي آيد اين است كه خود حق پايه شناخت را تشكيل مي دهد و آن ، ميزان شناسايي و تمايز افراد در حق و باطل قرار مي گيرد .مگر اينكه فرد معصومي باشد كه در اين صورت مي تواند معيارحقيقت باشد مانند علي ( ع ) كه پيامبر ( ص ) در حق او فرمود ( ( علي مع الحق والحق مع العلي ) ) و يا كسي باشد كه منصوص از طرف امام باشد مثل فرمايش پيامبر ( ص ) به ابوذر غفاري كه : اي ابوذر تو را گروه طاغيان به شهادت خواهند رساند .مفهومش اين است كه افراد قاتل تو ناحق اند .البته افراد دررساندن پيام حقيقت و يا تبيين آن نقش مهمي مي توانند داشته باشند وسخن حضرت علي ( ع ) نافي اين مساله نيست ، بلكه منظور آن حضرت اين است كه نبايد افراد را با معيارها خلط كرد .براي آگاهي بيشتر رجوع كنيد به : مساله شناخت ، مرتضي مطهري ، محمد تقي جعفري ، تفسير نهج البلاغه ، ج 3، ص 58 ، معاديخواه ،عبدالمجيد، فرهنگ آفتاب ، ج 4، ص 2089 ;

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.